«عراق و لبنان بیسر» در نقشه امریکا
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۴۸۴۴۳
خبرگزاری فارس ـ یادداشت ـ هادی محمدی: راهبرد مرحلهای امریکا برای سه حوزه ایران، عراق و لبنان که از اکتبر سال ۲۰۲۰ آغاز شد، در ایران با تولید ناآرامی و با هدف شورشسازی مهار شد، ولی در عراق و لبنان برای امریکا، ظرفیتهایی را ایجاد کرد که طمع بلعیدن همه ساختار قدرت، در اولویت قرار گرفت. برهم زدن معادله قدرت در عراق و لبنان که کارکرد برجستهای در پرونده ایران داشت تا وزن منطقهای ایران و مقاومت را به عقب براند، با اقدام تروریستی به شهادت رساندن حاج قاسم سلیمانی دنبال شد که برخلاف ارزیابی و محاسبات دستگاهها و مقامات امریکا، نتایج معکوسی برای امریکا در افزایش هزینههای امریکا و شتاب بیشتر سیاستهای منطقهای ایران دربر داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در لبنان هم سعد حریری با فعال کردن احزاب آلوده ۱۴ مارس و جریان جدید جوکری، همانند عراق، بر ایجاد جریان سوم متکی به فعالان جوکری و بنام اصلاحطلب حرکت کردند و دولت لبنان را با بدترین فشارهای اقتصادی روبهرو کردند که از انفجار در بندر بیروت آغاز شد و از طریق مسدود کردن هرگونه تراکنش ارزی، به گرانی و تورم افسارگسیخته دامن زدند تا حاصل آن را در انتخابات پارلمانی دریافت کنند. ادبیات سیاسی آنها اینگونه هدایت شد که مشکلات موجود در لبنان بهدلیل رویکردهای مقاومت در این کشور است و همین ترفند را در عراق دامن زدند و با نام اصلاحطلبی و مبارزه با فساد و ناکارآمدی ساختارها، با مدیریت خانم پلاسخارت، نماینده دبیرکل سازمان ملل که یک عنصر مخرب امنیتی بود و سفارت انگلیس و امریکا، هدایت کردند و راه نجات را در رویکردها و سیاستهای صندوق جهانی پول و کانالهای سیاستگذاری استعماری تعریف کردند و مجریان آن را همان دستهای آلوده در عراق و لبنان قرار دادند.
حاصل انتخابات نه در لبنان و نه در عراق، به نتایج هدفگذاری شده نرسید و با همه تلاش و پولپراکنی و مداخلات منطقهای ترکیه و امارات و سرویسهای اطلاعاتی، به نقطهای رسیدهاند که مثلث مقتدیصدر، مسعود بارزانی و حلبوسی در بدترین وضعیت در مسیر واگرایی در ائتلاف و در درون خود شدهاند. در لبنان هم رؤیاهای انتخاباتی آنها، با تکیه بر سمیر جعجع و فروپاشی انسجام اهل سنت در محور سعد حریری به نقطهای رسیده که مقامات مسئول امریکایی در پرونده لبنان، از آنچه به دست آمده، ابراز ناامیدی میکنند. روندهای قانونی و طبیعی و دموکراتیک، برای پروژه کودتایی در لبنان و عراق امیدآفرین نیستند و ادامه وضعیت فعلی نیز به ویران شدن همه آرزوها و سرمایهگذاریهای آنها منتهی میشود؛ لذا هم در لبنان و هم در عراق، تنها راه نجات خود و جریانهای وابستهشان را در ایجاد یک شوک امنیتی میدانند تا با هزینه سازی برای این دو کشور، آنها را در مسیر مطلوب قرار دهند. در لبنان به رغم عربدههای جریان وابسته به رژیم صهیونیستی، جرئت درگیریسازی ندارند، ولی دستور کار اصلی امریکا، افزایش و ادامه فشار اقتصادی است تا جامعه لبنانی را به نقطه انفجار و تسلیم برسانند و در عراق، همانند آنچه در آغاز تولد داعش، در اقلیم کردستان، ظرفیتهای بحران را تدارک دیدند، در حال آموزش و ساماندهی تیمهای تروریستی و آشوبساز هستند و مقدمات اعتراضات خیابانی را نیز به مقتدی صدر سپردهاند و بهانه آن را تکیه بر فساد و ناکارآمدی و مقابله با دستگاه قضایی عراق گذاشتهاند. حداقل تصور در پروژه بحرانسازی امریکا با ایجاد شرایط بیدولتی در عراق و لبنان است تا از شکست کامل پروژهشان جلوگیری و رسوایی دامنگیر گروههای همکارشان را به تأخیر بیندازند و جامعه عراق و لبنان را با مشکلات جدید سیاسی و امنیتی غرق کنند.
منبع: روزنامه جوان
منبع: فارس
کلیدواژه: عراق امریکا سعد حریری عراق و لبنان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۴۸۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موشکهای ایرانی کشورهای عربی را بر سر عقل آورد؟ / اخراج محترمانه ارتش امریکا از خاک امارات +فیلم و تصاویر
جای شکی نیست که حمایت گسترده ای که امریکا و چندین کشور دیگر برای دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران انجام دادند برای ابوظبی تکرار نخواهد شد.
سرویس دفاع و امنیت مشرق _ وبسایت وال استریت ژورنال به تازگی در مقاله ای جنجالی مدعی شد ارتش امریکا در حال انتقال کلیه هواگردها و تجهیزات نظامی خود از پایگاه هوایی الظفره به خاک قطر است.
به گزارش این منبع، پنتاگون جنگندهها، پهپادهای رزمی و سایر هواپیماهای نظامی در امارات را به قطر منتقل میکند.
امارات متحده عربی در ماه فوریه به آمریکا اطلاع داد که دیگر به جنگندهها و پهپادهای آمریکایی مستقر در پایگاه هوایی الظفره در شهر ابوظبی اجازه حمله به یمن و عراق را نخواهد داد، مگر اینکه پیش از اجرای حملات مقامات اماراتی از جزئیات آن خبردار شوند.
مقامات آمریکایی گفتهاند که این امر باعث شده تا هواپیماها را جهت اجرای عملیات به پایگاه هوایی العدید در قطر بفرستند.
با افزایش تنشهای منطقهای، امارات به شدت نگران است به طور علنی مشخص شود که این کشور به عملیات نظامی آمریکا در منطقه کمک میکند و درنتیجه ممکن است امارات توسط نیروهای نیابتی ایران در منطقه مورد هدف قرار گیرد، امارات متحده عربی وضع محدودیتها برای عملیاتهای هوایی آمریکا از خاک خودش را "محدودیتهای محافظت از خود" خوانده است.
مقامات آمریکایی گفتهاند علاوه بر انتقال داراییهای عملیاتی به قطر، آمریکا در حال بررسی اجرای حملات هوایی از جیبوتی آفریقا علیه یمن است.
اما دلیل اصلی تغییر موضع ناگهانی ابوظبی چیست؟
شیخ نشینان امارات از سالهای گذشته و تجربه تلخ جنگ یمن همواره از احتمال آغاز حملات دوربرد به خاک اصلی و تاسیسات حیاتی خود وحشت داشتند؛ رهبران ۶ شیخ نشین دیگر همواره محمد بن زاید حاکم ابوظبی را نصیحت می کردند که از جاه طلبی منطقه ای و خطرات بزرگی که این موضوع برای کشور متحد امارات خواهد داشت اجتناب کند؛ حمله موشکی و پهپادی بزرگی که در ابتدای سال ۲۰۲۲ از خاک یمن علیه شهر ابوظبی انجام شد زنگ خطر را برای این کشور به صدا درآورد.
در ماه ژانویه ۲۰۲۲ انصارالله یمن در پاسخ به دخالت های بیجای ارتش امارات و مزدوران تحت امرش در حمله به مناطق تحت کنترل دولت صنعا در استان شبوه و مارب، چند موج حمله پهپادی و موشکی بزرگ علیه ابوظبی انجام داد.
آتش سوزی در پالایشگاه ابوظبی پس از حمله انصارالله
پالایشگاه اصلی شهر، ترمینال جدید فرودگاه ابوظبی و پایگاه هوایی الظفره که به شکل مشترک توسط امریکا و امارات استفاده می شود اهداف اصلی این عملیات بودند.
مقابله پدافند هوایی امارات با موشک های یمنی
در آن هنگام انصارالله یمن تهدید کرده بود در صورت ادامه دخالت و تجاوزات ابوظبی در خاک یمن، شهر دبی را نیز هدف قرار خواهد داد، این موضوع منجر به سرعت گیری روند آتش بس در یمن و پایان عملیات نظامی امارات تا دو سال آینده شد.
اما اجرای عملیات بزرگ "وعده صادق" توسط ایران علیه اسرائیل و ابعاد گسترده روانی و تبلیغاتی این حمله اثرات فوری بر روند همکاری نظامی میان امارات و ایالات متحده امریکا گذاشته است؛ شلیک انبوه موشک و پهپاد از خاک ایران علیه سرزمین های اشغالی و ناتوانی سیستم پدافند هوایی مشترک امریکا و اسرائیل در دفع این حمله مطمئنا سران ابوظبی را به فکر فرو برده است که اگر روزی امریکا از خاک این کشور علیه منافع ایران اقدام کند و تهران قصد تلافی داشته باشد آنها با چه عواقبی روبرو خواهند شد؟
جای شکی نیست که حمایت گسترده ای که امریکا و چندین کشور دیگر برای دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران انجام دادند برای ابوظبی تکرار نخواهد شد؛ همچنین امارات بر خلاف اسرائیل که فاصله بیش از هزار کیلومتری با ایران دارد در مسافت های کمتر از ۲۰۰ کیلومتر نیز در دسترس خواهد بود و حجم آتشی که ممکن است در عملیات تلافی جویانه ایران بر سر تاسیسات نظامی و اقتصادی آنها ببارد بسیار بیشتر از ظرفیت پدافند هوایی این کشور است و آنها با سطحی از خسارات روبرو خواهند شد که جبران آن در کوتاه مدت ناممکن و در میان مدت نیز بسیار دشوار خواهد بود.
اما مسئله اخراج قوای امریکایی از خاک امارات می تواند سناریو دومینو واری نیز به دنبال داشته باشد؛ امارات به نسبت سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس نظیر قطر، بحرین یا کویت مساحت بیشتر و توان نظامی و پدافندی بیشتری دارد، اگر شیخ نشینان اماراتی به این نتیجه رسیده اند که توان دفع حملات تلافی جویانه ایران در صورت استفاده امریکا از خاکشان برای حمله را ندارند این موضوع با نرخ بیشتری برای کشورهای نامبرده نیز صدق می کند.